فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 249
اي صبا نکهتي از خاک ره يار بيار ، ببر اندوه دل و مژده دلدار بيار نکته اي روح فزا از دهن دوست بگو ، نامه اي خوش خبر از عالم اسرار بيار تا معطر کنم از لطف نسيم تو مشام ، شمه اي از نفحات نفس يار بيار به وفاي تو که خاک ره آن يار عزيز ، بي غباري که پديد آيد از اغيار بيار گردي از رهگذر دوست به کوري رقيب ، بهر آسايش اين ديده خونبار بيار خامي و ساده دلي شيوه جانبازان نيست ، خبري از بر آن دلبر عيار بيار شکر آن را که تو در عشرتي اي مرغ چمن ، به اسيران قفس مژده گلزار بيار کام جان تلخ شد از صبر که کردم بي دوست ، عشوه اي زان لب شيرين شکربار بيار روزگاريست که دل چهره مقصود نديد ، ساقيا آن قدح آينه کردار بيار
دلق حافظ به چه ارزد به مي اش رنگين کن
،
وان گهش مست و خراب از سر بازار بيار
تعبیر:
انتظار به پایان خواهد رسید. تلخکامی ها به خوشی و شادی تبدیل می شود. فقط باید صبر کرد و به خدا امیدوار بود. با آرامش خاطر به کار خود ادامه بده.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 243
بوي خوش تو هر که ز باد صبا شنيد ، از يار آشنا سخن آشنا شنيد اي شاه حسن چشم به حال گدا فکن ، کاين گوش بس حکايت شاه و گدا شنيد خوش مي کنم به باده مشکين مشام جان ، کز دلق پوش صومعه بوي ريا شنيد سر خدا که عارف سالک به کس نگفت ، در حيرتم که باده فروش از کجا شنيد يا رب کجاست محرم رازي که يک زمان ، دل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنيد اينش سزا نبود دل حق گزار من ، کز غمگسار خود سخن ناسزا شنيد محروم اگر شدم ز سر کوي او چه شد ، از گلشن زمانه که بوي وفا شنيد ساقي بيا که عشق ندا مي کند بلند ، کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنيد ما باده زير خرقه نه امروز مي خوريم ، صد بار پير ميکده اين ماجرا شنيد ما مي به بانگ چنگ نه امروز مي کشيم ، بس دور شد که گنبد چرخ اين صدا شنيد پند حکيم محض صواب است و عين خير ، فرخنده آن کسي که به سمع رضا شنيد
حافظ وظيفه تو دعا گفتن است و بس
،
دربند آن مباش که نشنيد يا شنيد
تعبیر:
با دوستان مهربان خود صادق و بی ریا باش. هر کس را محرم اسرار خود قرار نده. به سخنان بزرگان و دوستان مطمئن گوش کن و از سختیها و رنج های روزگار مأیوس و نا امید نباش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 78
ديدي که يار جز سر جور و ستم نداشت ، بشکست عهد وز غم ما هيچ غم نداشت يا رب مگيرش ار چه دل چون کبوترم ، افکند و کشت و عزت صيد حرم نداشت بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه يار ، حاشا که رسم لطف و طريق کرم نداشت با اين همه هر آن که نه خواري کشيد از او ، هر جا که رفت هيچ کسش محترم نداشت ساقي بيار باده و با محتسب بگو ، انکار ما مکن که چنين جام جم نداشت هر راهرو که ره به حريم درش نبرد ، مسکين بريد وادي و ره در حرم نداشت
حافظ ببر تو گوي فصاحت که مدعي
،
هيچش هنر نبود و خبر نيز هم نداشت
تعبیر:
تا رنج و سختی را تحمل نکنی به شادی و سرور دست نخواهی یافت. از شکست نا امید و مأیوس نشو. هر شکستی مقدمه ی پیروزی است. فعلاً روزگار به کام بی هنران و نامردان است اما همیشه حال روزگار یکسان نیست.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 415
اي پيک راستان خبر يار ما بگو ، احوال گل به بلبل دستان سرا بگو ما محرمان خلوت انسيم غم مخور ، با يار آشنا سخن آشنا بگو برهم چو مي زد آن سر زلفين مشکبار ، با ما سر چه داشت ز بهر خدا بگو هر کس که گفت خاک در دوست توتياست ، گو اين سخن معاينه در چشم ما بگو آن کس که منع ما ز خرابات مي کند ، گو در حضور پير من اين ماجرا بگو گر ديگرت بر آن در دولت گذر بود ، بعد از اداي خدمت و عرض دعا بگو هر چند ما بديم تو ما را بدان مگير ، شاهانه ماجراي گناه گدا بگو بر اين فقير نامه آن محتشم بخوان ، با اين گدا حکايت آن پادشا بگو جان ها ز دام زلف چو بر خاک مي فشاند ، بر آن غريب ما چه گذشت اي صبا بگو جان پرور است قصه ارباب معرفت ، رمزي برو بپرس حديثي بيا بگو
حافظ گرت به مجلس او راه مي دهند
،
مي نوش و ترک زرق ز بهر خدا بگو
تعبیر:
مشکل خود را با دوستان در میان بگذار تا به تو کمک کنند. به تنهایی نمی توانی از سد مشکلات بگذری. غرور و خودپرستی را رها کن. از اعمال و رفتار گذشته درس عبرت بگیر تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنی. بهتر است با کسی که او را دوست داری بطور مستقیم و با اخلاص صحبت کنی تا به نتیجه ی مطلوب برسی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 250
روي بنماي و وجود خودم از ياد ببر ، خرمن سوختگان را همه گو باد ببر ما چو داديم دل و ديده به طوفان بلا ، گو بيا سيل غم و خانه ز بنياد ببر زلف چون عنبر خامش که ببويد هيهات ، اي دل خام طمع اين سخن از ياد ببر سينه گو شعله آتشکده فارس بکش ، ديده گو آب رخ دجله بغداد ببر دولت پير مغان باد که باقي سهل است ، ديگري گو برو و نام من از ياد ببر سعي نابرده در اين راه به جايي نرسي ، مزد اگر مي طلبي طاعت استاد ببر روز مرگم نفسي وعده ديدار بده ، وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر دوش مي گفت به مژگان درازت بکشم ، يا رب از خاطرش انديشه بيداد ببر
حافظ انديشه کن از نازکي خاطر يار
،
برو از درگهش اين ناله و فرياد ببر
تعبیر:
بدون سعی و کوشش به جایی نخواهی رسید. هیچ کاری با سهل انگاری و دست روی دست گذاشتن به نتیجه نمی رسد. با دوستان با تجربه مشورت کن. خودخواهی را از وجود خود بیرون کن. غم و غصه ی بیهوده حاصلی جز ناامیدی ندارد.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 450
روزگاريست که ما را نگران مي داري ، مخلصان را نه به وضع دگران مي داري گوشه چشم رضايي به منت باز نشد ، اين چنين عزت صاحب نظران مي داري ساعد آن به که بپوشي تو چو از بهر نگار ، دست در خون دل پرهنران مي داري نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ ، همه را نعره زنان جامه دران مي داري اي که در دلق ملمع طلبي نقد حضور ، چشم سري عجب از بي خبران مي داري چون تويي نرگس باغ نظر اي چشم و چراغ ، سر چرا بر من دلخسته گران مي داري گوهر جام جم از کان جهاني دگر است ، تو تمنا ز گل کوزه گران مي داري پدر تجربه اي دل تويي آخر ز چه روي ، طمع مهر و وفا زين پسران مي داري کيسه سيم و زرت پاک ببايد پرداخت ، اين طمع ها که تو از سيمبران مي داري گر چه رندي و خرابي گنه ماست ولي ، عاشقي گفت که تو بنده بر آن مي داري
مگذران روز سلامت به ملامت حافظ
،
چه توقع ز جهان گذران مي داري
تعبیر:
خودخواهی و تکبر را رها کن تا به هدف برسی. از ریاکاری و فریب دیگران بر حذر باش. دوستان و خانواده ی خود را از کمک های خود ناامید و مأیوس نکن. مهر و محبت، بهترین کاری است که می تواند زندگی تو را زیر و رو کند.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 354
به مژگان سيه کردي هزاران رخنه در دينم ، بيا کز چشم بيمارت هزاران درد برچينم الا اي همنشين دل که يارانت برفت از ياد ، مرا روزي مباد آن دم که بي ياد تو بنشينم جهان پير است و بي بنياد از اين فرهادکش فرياد ، که کرد افسون و نيرنگش ملول از جان شيرينم ز تاب آتش دوري شدم غرق عرق چون گل ، بيار اي باد شبگيري نسيمي زان عرق چينم جهان فاني و باقي فداي شاهد و ساقي ، که سلطاني عالم را طفيل عشق مي بينم اگر بر جاي من غيري گزيند دوست حاکم اوست ، حرامم باد اگر من جان به جاي دوست بگزينم صباح الخير زد بلبل کجايي ساقيا برخيز ، که غوغا مي کند در سر خيال خواب دوشينم شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعين ، اگر در وقت جان دادن تو باشي شمع بالينم
حديث آرزومندي که در اين نامه ثبت افتاد
،
همانا بي غلط باشد که حافظ داد تلقينم
تعبیر:
وفا و محبت را سرلوحه ی اعمال خود قرار داده ای. هم صحبتی با خردمندان و پیران دانا را رها نکن تا به تو گزندی نرسد. از تجربیات آنان استفاده کن تا به سعادت برسی. به فکر جمع کردن مال و ثروت نباش. عشق و محبت بالاترین سرمایه ی زندگی است.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 368
خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم ، به ره دوست نشينيم و مرادي طلبيم زاد راه حرم وصل نداريم مگر ، به گدايي ز در ميکده زادي طلبيم اشک آلوده ما گر چه روان است ولي ، به رسالت سوي او پاک نهادي طلبيم لذت داغ غمت بر دل ما باد حرام ، اگر از جور غم عشق تو دادي طلبيم نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد ، مگر از مردمک ديده مدادي طلبيم عشوه اي از لب شيرين تو دل خواست به جان ، به شکرخنده لبت گفت مزادي طلبيم تا بود نسخه عطري دل سودازده را ، از خط غاليه ساي تو سوادي طلبيم چون غمت را نتوان يافت مگر در دل شاد ، ما به اميد غمت خاطر شادي طلبيم
بر در مدرسه تا چند نشيني حافظ
،
خيز تا از در ميخانه گشادي طلبيم
تعبیر:
همه ی سختی ها و مشکلات بر طرف می شود، به شرط آنکه به تلاش خود ادامه بدهی. در زندگی تو گشادگی و سعادت پدید می آید و گرفتاری ها از بین خواهد رفت.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 39
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است ، شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است اي نازنين پسر تو چه مذهب گرفته اي ، کت خون ما حلالتر از شير مادر است چون نقش غم ز دور ببيني شراب خواه ، تشخيص کرده ايم و مداوا مقرر است از آستان پير مغان سر چرا کشيم ، دولت در آن سرا و گشايش در آن در است يک قصه بيش نيست غم عشق وين عجب ، کز هر زبان که مي شنوم نامکرر است دي وعده داد وصلم و در سر شراب داشت ، امروز تا چه گويد و بازش چه در سر است شيراز و آب رکني و اين باد خوش نسيم ، عيبش مکن که خال رخ هفت کشور است فرق است از آب خضر که ظلمات جاي او است ، تا آب ما که منبعش الله اکبر است ما آبروي فقر و قناعت نمي بريم ، با پادشه بگوي که روزي مقدر است
حافظ چه طرفه شاخ نباتيست کلک تو
،
کش ميوه دلپذيرتر از شهد و شکر است
تعبیر:
مشکل تو چاره خواهد شد. فقط از درگاه خداوند حاجت خود را بخواه تا به تو کمک کند. به خود متکی باش و نا امید نشو.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 214
ديدم به خواب خوش که به دستم پياله بود ، تعبير رفت و کار به دولت حواله بود چهل سال رنج و غصه کشيديم و عاقبت ، تدبير ما به دست شراب دوساله بود آن نافه مراد که مي خواستم ز بخت ، در چين زلف آن بت مشکين کلاله بود از دست برده بود خمار غمم سحر ، دولت مساعد آمد و مي در پياله بود بر آستان ميکده خون مي خورم مدام ، روزي ما ز خوان قدر اين نواله بود هر کو نکاشت مهر و ز خوبي گلي نچيد ، در رهگذار باد نگهبان لاله بود بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح ، آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود ديديم شعر دلکش حافظ به مدح شاه ، يک بيت از اين قصيده به از صد رساله بود
آن شاه تندحمله که خورشيد شيرگير
،
پيشش به روز معرکه کمتر غزاله بود
تعبیر:
به زودی شاهد بخت و مقصود را در آغوش می کشی و مزد رنج و زحمات خود را خواهی گرفت. با مهر و محبت می توانی زندگی راحت و آسوده ای داشته باشی. هیچ چیز بهتر از صداقت و یکرنگی نیست.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 98
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح ، صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح سواد زلف سياه تو جاعل الظلمات ، بياض روي چو ماه تو فالق الاصباح ز چين زلف کمندت کسي نيافت خلاص ، از آن کمانچه ابرو و تير چشم نجاح ز ديده ام شده يک چشمه در کنار روان ، که آشنا نکند در ميان آن ملاح لب چو آب حيات تو هست قوت جان ، وجود خاکي ما را از اوست ذکر رواح بداد لعل لبت بوسه اي به صد زاري ، گرفت کام دلم ز او به صد هزار الحاح دعاي جان تو ورد زبان مشتاقان ، هميشه تا که بود متصل مسا و صباح
صلاح و توبه و تقوي ز ما مجو حافظ
،
ز رند و عاشق و مجنون کسي نيافت صلاح
تعبیر:
در زندگی موفق خواهی شد. اگر تلاش و کوشش کنی غم و اندوه از وجودت رخت بر می بندد.
فال حافظ روزانه یکشنبه 11 آذر 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 54
ز گريه مردم چشمم نشسته در خون است ، ببين که در طلبت حال مردمان چون است به ياد لعل تو و چشم مست ميگونت ، ز جام غم مي لعلي که مي خورم خون است ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو ، اگر طلوع کند طالعم همايون است حکايت لب شيرين کلام فرهاد است ، شکنج طره ليلي مقام مجنون است دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوي است ، سخن بگو که کلامت لطيف و موزون است ز دور باده به جان راحتي رسان ساقي ، که رنج خاطرم از جور دور گردون است از آن دمي که ز چشمم برفت رود عزيز ، کنار دامن من همچو رود جيحون است چگونه شاد شود اندرون غمگينم ، به اختيار که از اختيار بيرون است
ز بيخودي طلب يار مي کند حافظ
،
چو مفلسي که طلبکار گنج قارون است
تعبیر:
از دوری عزیزی در رنج و عذابی و آرزوی دیدن او را داری. صبر کن تا دوره ی هجران به سر آید. ارتباط خود را با او قطع نکن. مال و سرمایه ای را از دست داده ای. دوباره با کمی صبر آن را بدست خواهی آورد.